سفر بس است خانه ات آباد!
ارسال شده توسط مهدی در 92/2/23:: 6:23 صبحبسم الله الرحمن الرحیم
سلام،مسافری دارم خیلی دور،از سر دلتنگی چند واژه را کنار هم چیدم شد این:
دوباره خواب تو را دیدم و قرارم رفت
تحمل فراق تو از قلب زارم رفت
دوباره باز سوالی به جان من افتاد
چرا فرشته ی من پر زد از کنارم رفت؟
عجب حکایتی است این سفر برای دلم
فراق روی تو دارد خطر برای دلم
برای اینکه ببینمت، دوباره می خوابم
که دیدن تو می شود سپر برای دلم
جدایی تو یک قفس کشیده دور و برم
ببین که اشک دو چشمم چکیده دور و برم!
بدون تو تنها شدم درون غربت شهر
بیا که لشکر غصه رسیده دور و برم
طاق تحمل مردانه ام شکسته بیا
نگاه کن! دل دیوانه ام شکسته بیا
سفر بس است خانه ات آباد! دگر برگرد
ستون مرتعش خانه ام شکسته بیا